۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Instate

American: ɪnˈsteɪt British: ɪnˈsteɪt

گذشته‌ی ساده:

instated

شکل سوم:

instated

سوم‌شخص مفرد:

instates

وجه وصفی حال:

instating

معنی

verb - transitive

گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد instate

  1. verb to admit formally into membership or office, as with ritual
    Synonyms:
    install induct initiate inaugurate invest

سوال‌های رایج instate

گذشته‌ی ساده instate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده instate در زبان انگلیسی instated است.

شکل سوم instate چی میشه؟

شکل سوم instate در زبان انگلیسی instated است.

وجه وصفی حال instate چی میشه؟

وجه وصفی حال instate در زبان انگلیسی instating است.

سوم‌شخص مفرد instate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد instate در زبان انگلیسی instates است.

ارجاع به لغت instate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «instate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/instate

لغات نزدیک instate

پیشنهاد بهبود معانی