شکل جمع:
interlocutorsمخاطب، طرف صحبت، طرف گفتوگو، گفتوگوکننده، جوابدهنده، همصحبت، همسخن، همکلام، کلیم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In this debate, each of the interlocutors brought unique perspectives.
در این بحث، هر یک از گفتوگوکنندکان دیدگاههای منحصربهفردی را ارائه دادند.
She found her interlocutor to be quite knowledgeable.
او متوجه شد که طرف گفتوگویش بسیار دانا است.
Finding common ground with interlocutors can lead to productive conversations.
یافتن زمینهی مشترک با طرفین صحبت میتواند به مکالمات سازندهای منجر شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «interlocutor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interlocutor