فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Irradiant

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • adjective
      نورافشان
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد irradiant

    1. adjective Giving off or reflecting light readily or in large amounts
      Synonyms: beamy, bright, brilliant, effulgent, incandescent, lambent, lucent, luminous, lustrous, radiant, refulgent, shiny

    ارجاع به لغت irradiant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «irradiant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irradiant

    لغات نزدیک irradiant

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری