آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

K

keɪ keɪ

معنی k | جمله با k

noun

یازدهمین حرف الفبای انگلیسی

noun

(مخفف) karat به معنی قیراط، (مخفف) kilo به معنی کیلو، (مخفف) kilogram به معنی کیلوگرم، (مخفف) kilometer به معنی کیلومتر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun

صدای "ک" برای مثال در واژه‌ی keep یا ink

noun

(در فهرست‌ها و غیره) یازدهمین، یازدهم

noun

هرچیز به این شکل:K

She earns 40K now.

درآمد او حالا 40 هزار دلار است.

symbol uncountable

شیمی عنصر شیمیایی (K) پتاسیم، عنصر پتاسیم (نماد شیمیایی عنصر Potassium)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد k

  1. noun a unit of information equal to 1024 bytes
    Synonyms:
    kb kilobyte kib kibibyte
  1. The 11th letter of the Roman alphabet
    Synonyms:
    potassium atomic number 19
  1. noun the cardinal number that is the product of 10 and 100
    Synonyms:
    thousand one-thousand 1000 grand thou m chiliad yard
  1. noun street names for ketamine
    Synonyms:
    special-k cat valium jet green honey oil super C super acid
  1. noun The basic unit of thermodynamic temperature adopted under the Systeme International d'Unites
    Synonyms:
  1. adjective denoting a quantity consisting of 1,000 items or units
    Synonyms:
    thousand one-thousand 1000 m

سوال‌های رایج k

معنی K به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «K» در زبان فارسی به «کِی» یا «ک» ترجمه می‌شود و معمولاً به‌عنوان حرف بیست و یکم الفبای انگلیسی شناخته می‌شود.

«K» یکی از حروف پایه‌ای در زبان انگلیسی است و در ترکیب با سایر حروف، کلمات و صداهای مختلف را می‌سازد. این حرف می‌تواند در ابتدای کلمه، وسط یا انتهای آن ظاهر شود و بسته به موقعیت و ترکیب با حروف دیگر، صداهای متفاوتی تولید کند. برای مثال، در کلماتی مانند «kite» یا «key»، صدای «k» مشابه است، در حالی که در ترکیبات دیگر ممکن است صدای متفاوتی داشته باشد.

علاوه بر کاربرد زبان‌شناختی، «K» به‌عنوان نماد یا اختصار نیز در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. در علم، ریاضیات و واحدهای اندازه‌گیری، «K» می‌تواند نشان‌دهنده‌ی هزار (kilo) باشد، مانند 5K که به معنای پنج هزار است. در علوم فیزیکی، K همچنین به معنای واحد کلوین برای اندازه‌گیری دما استفاده می‌شود. این انعطاف‌پذیری نشان می‌دهد که حرف «K» نقش مهمی فراتر از زبان و نگارش دارد و در علوم و تکنولوژی نیز کاربرد دارد.

از منظر فرهنگی و اجتماعی، «K» در پیام‌رسانی دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی نیز کاربردهای خاصی پیدا کرده است. به‌عنوان مثال، گاهی برای نشان دادن موافقت، تأیید یا پاسخ کوتاه به کار می‌رود. این کاربرد محاوره‌ای، سرعت و راحتی در ارتباطات نوشتاری را افزایش می‌دهد و نشان می‌دهد که حروف منفرد می‌توانند معانی ضمنی یا نمادین داشته باشند.

«K» یک حرف ساده اما پرکاربرد است که هم در زبان و آواشناسی، هم در علوم، واحدهای اندازه‌گیری و هم در ارتباطات دیجیتال نقش مهمی دارد. شناخت دقیق کاربردهای آن باعث می‌شود در نوشتار، مکالمه و تفسیر نمادها و اختصارات، استفاده‌ای صحیح و مؤثر داشته باشیم.

ارجاع به لغت k

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «k» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/k

لغات نزدیک k

پیشنهاد بهبود معانی