در معنای دوم همچنین میتوان از let someone/something be بهجای let someone/something alone استفاده کرد.
چه برسد به، چه برسد به اینکه
He can't even afford a bus ticket, let alone a car.
او حتی نمیتواند بلیت اتوبوس بخرد، چه برسد به ماشین.
I can't even finish this book, let alone read another one.
حتی این کتاب را هم نمیتوانم تمام کنم، چه برسد به اینکه کتاب دیگری هم بخوانم.
(let someone/something alone) به حال خود گذاشتن، اذیت نکردن، مزاحم نشدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Please let me alone! I'm trying to concentrate.
لطفاً منو به حال خودم بذار! دارم سعی میکنم تمرکز کنم.
Stop bothering him! Let him alone for a while.
دست از اذیت کردن او بردار! بگذار کمی به حال خود باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «let alone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/let-alone