آخرین به‌روزرسانی:

Levanter

lɪˈvæntə lɪˈvæntə

شکل جمع:

levanters

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(Levanter) اهل شام، ساکن شام، شامی

The old merchant, a Levanter, had traveled between Beirut and Marseille for decades.

آن تاجر پیر که اهل شام بود، دهه‌ها بین بیروت و مارسی سفر کرده بود.

As a Levanter, she spoke Arabic, French, and a bit of Turkish fluently.

به‌عنوان شامی، او به‌راحتی به عربی، فرانسوی و کمی ترکی صحبت می‌کرد.

noun uncountable

باد شرقی (مدیترانه‌ای)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

As the Levanter picked up, the sea turned rough and the sky darkened.

با شدت گرفتن باد شرقی، دریا متلاطم شد و آسمان تیره گشت.

The Levanter often brings a thick fog that covers the Rock of Gibraltar.

باد مدیترانه‌ای شرقی، اغلب مه غلیظی به همراه دارد که صخره‌ی جبل‌الطارق را می‌پوشاند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت levanter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «levanter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/levanter

لغات نزدیک levanter

پیشنهاد بهبود معانی