فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Loophole

ˈluːphoʊl ˈluːphəʊl

شکل جمع:

loopholes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

خلأ، شکاف، راه گریز، نقطه‌ی ضعف (قانون، مقررات و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

We must close the loopholes in the tax laws.

باید راه‌های فرار از قوانین مالیاتی را ببندیم.

By exploiting a tiny loophole, the company avoided millions in penalties.

با سوءاستفاده از شکاف قانونی کوچک، شرکت از پرداخت میلیون‌ها جریمه فرار کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Lawyers are often hired to identify any potential legal loopholes in contracts.

وکیل‌ها معمولاً برای شناسایی هرگونه خلأ قانونی احتمالی در قراردادها استخدام می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد loophole

  1. noun escape
    Synonyms:
    way out outlet means of escape escape clause alternative technicality

ارجاع به لغت loophole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «loophole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loophole

لغات نزدیک loophole

پیشنهاد بهبود معانی