شکل جمع:
loopholesخلأ، شکاف، راه گریز، نقطهی ضعف (قانون، مقررات و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We must close the loopholes in the tax laws.
باید راههای فرار از قوانین مالیاتی را ببندیم.
By exploiting a tiny loophole, the company avoided millions in penalties.
با سوءاستفاده از شکاف قانونی کوچک، شرکت از پرداخت میلیونها جریمه فرار کرد.
Lawyers are often hired to identify any potential legal loopholes in contracts.
وکیلها معمولاً برای شناسایی هرگونه خلأ قانونی احتمالی در قراردادها استخدام میشوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «loophole» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loophole