با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Luminescence

ˌluːməˈnesns ˌluːməˈnesns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تابناکی، (فیزیک) پدیده نورافشانی جسمی پس از قرارگرفتن در معرض تابش اشعه، شب‌تابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد luminescence

  1. noun Light from nonthermal sources
    Synonyms: fluorescence, fire, glow, radiance

ارجاع به لغت luminescence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «luminescence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/luminescence

لغات نزدیک luminescence

پیشنهاد بهبود معانی