درخواست کردن، التماس کردن (معمولا در دادگاه یا موقعیت رسمی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The defendant made a plea of not guilty.
متهم درخواست بی گناهی کرد.
He made an emotional plea for his release.
او برای آزادی خود درخواستی احساسی کرد (التماس کرد).
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «make a plea» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make-a-plea