آخرین به‌روزرسانی:

Milled

American: ˈmɪld British: mɪld

سوم‌شخص مفرد:

mills

وجه وصفی حال:

milling

معنی‌ها

adjective

آسیاب‌شده، خرد شده، آرد‌شده، کوبیده‌شده

adjective

(سکه) لبهدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد milled

  1. verb to break up into tiny particles
    Synonyms:
    crushed ground powdered pulverized granulated beaten thrashed brayed transformed shaped finished polished dressed fought boxed roamed
  1. adjective (of grains especially rice) having the husk or outer layers removed
    Synonyms:
    polished

سوال‌های رایج milled

وجه وصفی حال milled چی میشه؟

وجه وصفی حال milled در زبان انگلیسی milling است.

سوم‌شخص مفرد milled چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد milled در زبان انگلیسی mills است.

ارجاع به لغت milled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «milled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/milled

لغات نزدیک milled

پیشنهاد بهبود معانی