Mowing

American: ˈmaʊɪŋ British: ˈmaʊɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    mowed
  • شکل سوم:

    mowed
  • سوم‌شخص مفرد:

    mows

معنی‌ها

noun
چمنزنی، علف چینی، بریدن گندم (و غیره با داس)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
noun
مقدار چمن (و غیره) که در یک وهله زده یا چیده می‌شود
noun
علفزار (که علف آن را می‌زنند و خشک می‌کنند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mowing

  1. verb make a sad face and thrust out one's lower lip
    Synonyms:
    pouting laying heaping piling levelling cutting clipping cropping mopping reaping

ارجاع به لغت mowing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mowing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mowing

لغات نزدیک mowing

پیشنهاد بهبود معانی