فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mug Shot

American: ˈmʌɡʃɑː t British: ˈmʌɡʃɒt

شکل جمع:

mug shots

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

عکس بازداشت، عکس کاردکس زندان، عکس صورت مجرمین، عکس پرسنلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

A poster with mug shots of wanted men was on the wall.

پوستری با عکس کاردکس زندان از مردان تحت تعقیب روی دیوار بود.

This passport picture looks like a mug shot.

این عکس پاسپورت شبیه عکس هنگام بازداشت زندانیان است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mug shot

  1. noun photo of suspect's head
    Synonyms:
    photo close-up head shot mug passport photo identification photograph police photograph identification photo

ارجاع به لغت mug shot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mug shot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mug-shot

لغات نزدیک mug shot

پیشنهاد بهبود معانی