آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Native Land

معنی native land | جمله با native land

noun countable

زادگاه، کشور زادگاه، سرزمین مادری، وطن، میهن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Our native land is under attack.

به میهنمان حمله شده.

Where is your native land?

سرزمین مادری‌ات کجاست؟

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد native land

  1. noun one's native country
    Synonyms:
    homeland home country of origin native soil fatherland motherland mother country birthplace old country the old country terra firma old world God’s country

ارجاع به لغت native land

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «native land» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/native-land

لغات نزدیک native land

پیشنهاد بهبود معانی