ضروریات، احتیاجات (زندگی)
Our basic needs for survival include food, water, and shelter.
ضروریات اولیهی ما برای بقا مشتملبر غذا، آب و سرپناه است.
She always puts the needs of her family before her own.
او همیشه احتیاجات خانوادهاش را بر نیازهای خود ترجیح میدهد.
بهناچار، الزاماً، ضرورتاً
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He must needs obey.
او بهناچار باید اطاعت کند.
It must needs be recognized.
الزاماً باید شناسایی شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «needs» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/needs