با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Offstage

ˌɑːfˈsteɪdʒ ˌɒfˈsteɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb
خارج از صحنه نمایش، در زندگی خصوصی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- an offstage whisper
- نجوای بیرون صحنه
- to go offstage
- به بیرون صحنه رفتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد offstage

  1. adjective Situated or taking place in the area of a stage not visible to the audience
    Synonyms: backstage
    Antonyms: onstage
  2. noun A stage area out of sight of the audience
    Synonyms: wing, backstage
  3. adverb Behind the scenes; not on stage
    Antonyms: onstage

ارجاع به لغت offstage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «offstage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/offstage

لغات نزدیک offstage

پیشنهاد بهبود معانی