فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Offstage

ˌɑːfˈsteɪdʒ ˌɒfˈsteɪdʒ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb

خارج از صحنه نمایش، در زندگی خصوصی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

an offstage whisper

نجوای بیرون صحنه

to go offstage

به بیرون صحنه رفتن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد offstage

  1. adjective situated or taking place in the area of a stage not visible to the audience
    Synonyms:
    backstage
    Antonyms:
    onstage
  1. noun a stage area out of sight of the audience
    Synonyms:
    backstage wing
  1. adverb behind the scenes; not on stage
    Antonyms:
    onstage

ارجاع به لغت offstage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «offstage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offstage

لغات نزدیک offstage

پیشنهاد بهبود معانی