فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Paved

American: ˈpeɪvd British: peɪvd

سوم‌شخص مفرد:

paves

وجه وصفی حال:

paving

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

(کف) سنگ‌فرش شده، فرش شده، پوشانده شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

That street was paved with triangular stones.

آن خیابان با سنگ‌های سه‌گوش فرش شده بود.

a paved road

جاده‌ی آسفالته

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The tables were paved with green marble.

میزها با رویه‌ای از مرمر سبز پوشانده شده بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد paved

  1. adjective covered with a firm surface
    Synonyms:
    concrete asphalt brick hard-surfaced bricked flagged cobblestone surfaced with wood blocks corduroy
    Antonyms:
    unpaved

ارجاع به لغت paved

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «paved» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/paved

لغات نزدیک paved

پیشنهاد بهبود معانی