فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pavement

ˈpeɪvmənt ˈpeɪvmənt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

انگلیسی بریتانیایی پیاده‌رو

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

The children rode their bikes on the smooth pavement.

بچه‌ها با دوچرخه‌هایشان روی پیاده‌روی صاف می‌رفتند.

She tripped and scraped her knee on the rough pavement.

او زمین خورد و زانویش روی پیاده‌روی زبر خراشیده شد.

noun countable

انگلیسی آمریکایی سطح جاده، کف خیابان (پوشیده‌شده توسط بتن یا آسفالت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

This street's pavement must be repaired.

آسفالت کف این خیابان باید تعمیر شود.

She parked her car off the pavement.

او اتومبیل خود را خارج از جاده پارک کرد.

noun countable uncountable

روسازی (جاده، پیاده‌رو و غیره)، سنگ‌فرش‌شده، آجرفرش‌شده، آسفالت‌شده

The city workers were busy repairing the cracked pavement.

کارگران شهر مشغول تعمیر سنگ‌فرش ترک‌خورده بودند.

The children played on the pavement.

بچه‌ها روی سنگ‌فرش بازی می‌کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pavement

  1. noun blacktop
    Synonyms:
    road asphalt tar concrete sidewalk flagstone

ارجاع به لغت pavement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pavement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pavement

لغات نزدیک pavement

پیشنهاد بهبود معانی