گذشتهی ساده:
pavedشکل سوم:
pavedسومشخص مفرد:
pavesوجه وصفی حال:
paving(کف) سنگفرش کردن، فرش کردن، پوشاندن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
pave the way (for/to)
راه را هموار کردن (برای)، زمینه را آماده کردن (برای)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pave» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pave