با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Pave

peɪv peɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    paved
  • شکل سوم:

    paved
  • سوم‌شخص مفرد:

    paves
  • وجه وصفی حال:

    paving

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
(کف) سنگ‌فرش کردن، فرش کردن، پوشاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- pave the way (for/to)
- راه را هموار کردن (برای)، زمینه را آماده کردن (برای)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pave

  1. verb cover with asphalt, concrete
    Synonyms: brick, cobblestone, flagstone, gravel, lay asphalt, lay concrete, macadamize, surface, tar, tile
    Antonyms: dig up, strip

ارجاع به لغت pave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pave

لغات نزدیک pave

پیشنهاد بهبود معانی