فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pave

peɪv peɪv

گذشته‌ی ساده:

paved

شکل سوم:

paved

سوم‌شخص مفرد:

paves

وجه وصفی حال:

paving

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

(کف) سنگ‌فرش کردن، فرش کردن، پوشاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

pave the way (for/to)

راه را هموار کردن (برای)، زمینه را آماده کردن (برای)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pave

  1. verb cover with asphalt, concrete
    Synonyms:
    surface lay asphalt lay concrete tar macadamize gravel tile brick cobblestone flagstone
    Antonyms:
    dig up strip

ارجاع به لغت pave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pave

لغات نزدیک pave

پیشنهاد بهبود معانی