معنی pops به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: ˈpɑːps British: pɒps

آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

گذشته‌ی ساده:
popped
شکل سوم:
popped
وجه وصفی حال:
popping

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

وابسته به دسته‌ی ارکستر که آهنگ‌های نیمه‌کلاسیک می‌زند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

adjective noun

ارکستر نیمه کلاسیک

- the Boston Pops

- ارکستر نیمه‌کلاسیک بوستون

- a pop concert

- کنسرت نیمه‌کلاسیک، کنسرت آهنگ‌های مردم‌پسند

noun

(عامیانه) بابا، پاپا

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pops

verb to deliver a powerful blow to suddenly and sharply

Synonyms:

hits strikes knocks bashes slams clouts belts socks slogs smashes slugs whacks bops catches clips biffs wallops thwacks whams conks bashes smites pastes

verb bulge outward

Synonyms:

bulges bursts starts shoots hits strikes downs kills protrudes snaps cracks socks claps bangs leaps barks darts

verb to come open or fly apart suddenly and violently, as from internal pressure

Synonyms:

bursts explodes blows busts

noun an informal term for a father; probably derived from baby talk

Synonyms:

fathers dads sires daddies pappies tonics beverages sodas colon

noun a slight explosive sound

Synonyms:

bangs explosions shots snaps bursts claps reports barks

ارجاع به لغت pops

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «pops» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pops

لغات نزدیک pops

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!