گذشتهی ساده:
potteredشکل سوم:
potteredسومشخص مفرد:
pottersوجه وصفی حال:
potteringشکل جمع:
pottersکوزهگر، سفالگر، دیگساز، مزاحم شدن، مصدع شدن، پرسه زدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
last night, I was in a potter's workshop...
در کارگه کوزهگری بودم دوش...
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «potter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/potter