این قید بهصورتِ preventatively نیز نوشته میشود.
preventively از preventatively رایجتر است.
بهطور پیشگیرانه، بهطور بازدارنده، بهطور جلوگیریکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Doubted with glucose-6-phosphate dehydrogenase deficiency, the new-borns should preventively take some medicine to reduce the level of hyperbilirubinemia.
نوزادان مشکوک به کمبود گلوکز ۶-فسفات دهیدروژناز، باید بهطور پیشگیرانه مقداری دارو بهمنظورِ کاهش میزان افزایش غیرعادی سطح بیلیروبین در خون مصرف کنند.
If started preventatively, they can live to be a normal age," says Dr Lipkin.
دکتر لیپکین میگوید: «اگر بهطور پیشگیرانه انجام این کار شروع شود، آنها میتوانند بهطور طبیعی زندگی کنند.»
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «preventively» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preventively