فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Preventively

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این قید به‌صورتِ preventatively نیز نوشته می‌شود.

preventively از preventatively رایج‌تر است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    به‌طور پیشگیرانه، به‌طور بازدارنده، به‌طور جلوگیری‌کننده
    • - Doubted with glucose-6-phosphate dehydrogenase deficiency, the new-borns should preventively take some medicine to reduce the level of hyperbilirubinemia.
    • - نوزادان مشکوک به کمبود گلوکز ۶-فسفات دهیدروژناز، باید به‌طور پیشگیرانه مقداری دارو به‌منظورِ کاهش میزان افزایش غیرعادی سطح بیلی‌روبین در خون مصرف کنند.
    • - If started preventatively, they can live to be a normal age," says Dr Lipkin.
    • - دکتر لیپکین می‌گوید: «اگر به‌طور پیشگیرانه انجام این کار شروع شود، آن‌ها می‌توانند به‌طور طبیعی زندگی کنند.»
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات هم‌خانواده preventively

ارجاع به لغت preventively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preventively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preventively

لغات نزدیک preventively

پیشنهاد بهبود معانی