فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Punitive

ˈpjuːnətɪv ˈpjuːnətɪv

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کیفری، تنبیهی، جزائی، سیاست‌آمیز، متضمن مجازات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

to take punitive measures

به اقدامات تنبیهی متوسل شدن

punitive laws

قوانین کیفری

نمونه‌جمله‌های بیشتر

punitive taxes

مالیات‌های غیر‌منصفانه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد punitive

  1. adjective concerning punishment
    Synonyms:
    punishing disciplinary penal correctional vindictive retaliatory retaliative revengeful punitory in retaliation in reprisal castigating
    Antonyms:
    rewarding beneficial

لغات هم‌خانواده punitive

ارجاع به لغت punitive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «punitive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/punitive

لغات نزدیک punitive

پیشنهاد بهبود معانی