آخرین به‌روزرسانی:

Pylon

-lɑːn / / -lən ˈpaɪlən

شکل جمع:

pylons

معنی

noun

شاه‌تیر، پیل یا تیر برق، راهرو، در، برج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pylon

  1. noun arch
    Synonyms:
    door entrance span power pylon
  1. noun pillar
    Synonyms:
    post shaft tower

ارجاع به لغت pylon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pylon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pylon

لغات نزدیک pylon

پیشنهاد بهبود معانی