Quadrennial

kwɑːdˈreniəl kwɒdˈreniəl
آخرین به‌روزرسانی:
  • adjective
    چهار سال یک‌بار، هر چهار سال یک‌بار، چهار ساله
    • - The quadrennial Olympic Games always attract top athletes from around the world.
    • - بازی‌های المپیک همیشه هر چهار سال یک‌بار ورزش‌کاران برتر از سراسر جهان را به خود جذب می‌کند.
    • - The committee plans a special celebration for their quadrennial anniversary next year.
    • - این کمیته سال آینده جشن ویژه‌ای را برای چهارسالگی‌شان برنامه‌ریزی می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت quadrennial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quadrennial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quadrennial

لغات نزدیک quadrennial

پیشنهاد بهبود معانی