گذشتهی ساده:
repatriatedشکل سوم:
repatriatedسومشخص مفرد:
repatriatesوجه وصفی حال:
repatriatingشکل جمع:
repatriatesبه میهن خود برگرداندن، به میهن خود برگشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to repatriate prisoners of war
اسیران جنگ را به میهن خود بازگرداندن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «repatriate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repatriate