آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ آبان ۱۴۰۴

    Restore Power

    معنی restore power | جمله با restore power

    collocation

    بازگرداندن قدرت (به کسی یا چیزی)/احیای قدرت

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The government is working to restore power to the affected areas after the storm.

    دولت در تلاش است تا پس از طوفان، برق را به مناطق آسیب‌دیده بازگرداند. (در اینجا منظور برق است)

    The king was restored to power after the rebellion.

    پادشاه پس از شورش به قدرت بازگردانده شد. (قدرت سیاسی)

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج restore power

    معنی restore power به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «restore power» در زبان فارسی به‌صورت «بازگرداندن قدرت» یا «احیای قدرت» ترجمه می‌شود.

    این ترکیب از دو بخش تشکیل شده است: فعل restore به‌معنای «بازگرداندن، ترمیم کردن یا احیا کردن»، و اسم power به‌معنای «قدرت، توان، یا نیرو». بسته به بافت جمله، این عبارت می‌تواند در حوزه‌های گوناگون از جمله فنی، اجتماعی، سیاسی، روانی یا حتی طبیعی به کار رود. در هر کاربرد، محور معنایی آن بر بازگرداندن نیروی از دست‌رفته یا توانایی از بین‌رفته متمرکز است.

    در معنای نخست و ملموس، «restore power» معمولاً در زمینه‌ی فنی یا مهندسی برق به کار می‌رود. برای مثال، پس از قطعی برق ناشی از طوفان، خرابی شبکه یا تعمیرات، وقتی جریان برق دوباره وصل می‌شود، گفته می‌شود technicians worked overnight to restore power — «تکنسین‌ها شبانه کار کردند تا برق را بازگردانند». در این کاربرد، «power» به معنای نیروی الکتریکی است و «restore» به معنای بازگرداندن عملکرد طبیعی سیستم. این نوع بازگردانی نشان‌دهنده‌ی بازیابی نظم و کارکرد حیاتی در زیرساخت‌های شهری است.

    در حوزه‌ی اجتماعی و سیاسی، «restore power» مفهومی عمیق‌تر و استعاری‌تر می‌یابد. در این معنا، عبارت به فرآیند بازگرداندن اختیار، اقتدار یا نفوذ به فرد، گروه یا نهادی اشاره دارد که پیش‌تر آن را از دست داده است. برای مثال، the movement aimed to restore power to the people یعنی «جنبش با هدف بازگرداندن قدرت به مردم شکل گرفت». در این بافت، قدرت نه به معنای صرف نیروی فیزیکی، بلکه به‌عنوان توان تصمیم‌گیری، استقلال و حق تعیین سرنوشت تلقی می‌شود. بنابراین، «restore power» می‌تواند نمادی از عدالت، احیا و بازگشت توازن در روابط انسانی و اجتماعی باشد.

    در زمینه‌ی روان‌شناسی فردی، این عبارت معنایی درونی و وجودی به خود می‌گیرد. «Restore power» در این بافت به معنای بازگرداندن حس کنترل و توانمندی به خود است؛ یعنی زمانی که فرد پس از تجربه‌ی شکست، اضطراب یا فقدان، دوباره توان تصمیم‌گیری، اعتمادبه‌نفس و انگیزه‌ی درونی‌اش را بازمی‌یابد. برای نمونه، therapy can help restore power to individuals who feel helpless یعنی «درمان می‌تواند به افرادی که احساس ناتوانی می‌کنند، قدرت و کنترل را بازگرداند». در این معنا، «قدرت» دیگر جنبه‌ی بیرونی ندارد، بلکه به درک انسان از توانایی و خودارزشمندی‌اش مربوط می‌شود.

    از دید فلسفی و اخلاقی، «restore power» می‌تواند بیانگر تلاش برای برقراری توازن از دست‌رفته در جهان یا در وجود انسان باشد. قدرت در این سطح، به‌عنوان نیروی نظم‌دهنده و آفریننده در نظر گرفته می‌شود؛ هنگامی که این نیرو از میان می‌رود — خواه در طبیعت، خواه در جامعه یا درون انسان — فرایند بازگرداندن آن معادل احیا و بازسازی است. «Restore power» در این معنا، مفهومی استعاری از بازگشت به حالت تعادل و هماهنگی است، مشابه مفهوم «بازگرداندن روح به ماده» یا «احیای حرکت در سکون».

    در حوزه‌ی علم و فناوری نیز، این عبارت می‌تواند به بازیابی عملکرد یا انرژی در سامانه‌ها و دستگاه‌ها اشاره کند. مثلاً در صنایع هوافضا یا مهندسی مکانیک، مهندسان ممکن است از عبارت restore power to the system استفاده کنند تا نشان دهند که عملکرد موتور یا سیستم کنترل پس از نقص، دوباره فعال شده است. در این معنا، بازگرداندن قدرت معادل بازگشت عملکرد، کارایی و پایداری است — امری که در جهان مدرن، به‌ویژه در فناوری‌های حیاتی، از اهمیت بالایی برخوردار است.

    ترکیب «restore power» واژه‌ای است که در هر زمینه‌ای — از ماشین و شبکه‌ی برق گرفته تا روان انسان یا نظام‌های اجتماعی — بر بازگشت نیرو، توازن و امکان کنش مؤثر تأکید دارد. این عبارت یادآور این حقیقت است که قدرت، در هر شکلش، می‌تواند از میان برود اما از نو زنده شود؛ و بازگرداندن آن، نه تنها احیای نیرو، بلکه بازسازی پیوند میان انرژی و معناست. «Restore power» به‌نوعی بیانگر چرخه‌ی دائمی از ویرانی و بازسازی است — چرخه‌ای که حیات، فناوری و روح انسان همگی بر آن استوارند.

    ارجاع به لغت restore power

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «restore power» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/restore-power

    لغات نزدیک restore power

    • - restore order
    • - restore peace
    • - restore power
    • - restore to its former glory
    • - restorer
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.