فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rock Bottom

ˈrɑːkˈbɑːtəm rɒkˈbɒtəm

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): rock-bottom

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable informal

پایین‌ترین بخش، پایین‌ترین درجه، نازلترین قیمت، پایین‌ترین حد

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

The team's morale was at rock bottom after their loss.

روحیه‌ی تیم پس‌از باخت به پایین‌ترین حد خود رسید.

The company's profits hit rock bottom this quarter.

سود این شرکت در این سه ماهه به پایین‌ترین قیمت خود رسید.

noun uncountable

آخر خط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He hit rock bottom after losing his job and getting a divorce.

او پس‌از از دست دادن شغل و طلاق به آخر خط رسید.

She felt like she had reached rock bottom when she failed her exams.

وقتی در امتحانات مردود شد، احساس می‌کرد که به آخر خط رسیده است.

adjective informal

کم، پایین‌، نازل، کف، بنیادی

rock-bottom price

قیمت کف

His self-esteem was at a rock-bottom level after the breakup.

عزت‌نفس او پس‌از جدایی در سطح پایینی قرار داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rock bottom

  1. noun absolute bottom
    Synonyms:
    base bottom depths nadir bedrock solid bottom record low all-time low solid rock

ارجاع به لغت rock bottom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rock bottom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rock-bottom

لغات نزدیک rock bottom

پیشنهاد بهبود معانی