شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): rock-bottom
پایینترین بخش، پایینترین درجه، نازلترین قیمت، پایینترین حد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The team's morale was at rock bottom after their loss.
روحیهی تیم پساز باخت به پایینترین حد خود رسید.
The company's profits hit rock bottom this quarter.
سود این شرکت در این سه ماهه به پایینترین قیمت خود رسید.
آخر خط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He hit rock bottom after losing his job and getting a divorce.
او پساز از دست دادن شغل و طلاق به آخر خط رسید.
She felt like she had reached rock bottom when she failed her exams.
وقتی در امتحانات مردود شد، احساس میکرد که به آخر خط رسیده است.
کم، پایین، نازل، کف، بنیادی
rock-bottom price
قیمت کف
His self-esteem was at a rock-bottom level after the breakup.
عزتنفس او پساز جدایی در سطح پایینی قرار داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rock bottom» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rock-bottom