امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Run Over

ˈrənˈoʊvə rʌnˈəʊvə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): runover

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): run-over

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B2
(با اتومبیل و غیره) زیر گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The driver accidentally ran over a small animal on the road.
- راننده سهواً حیوان کوچکی را در جاده زیر گرفت.
- The truck driver had to stop abruptly to avoid running over a pedestrian.
- راننده‌ی کامیون برای اینکه عابر پیاده را زیر نکند مجبور شد به‌شدت ترمز کند.
phrasal verb B2
لبریز شدن
- The bathtub ran over and flooded the bathroom floor.
- وان حمام لبریز شد و زمین را پر از آب کرد.
- The pot on the stove ran over.
- قابلمه‌ی روی گاز لبریز شد.
phrasal verb
طول کشیدن، فراتر رفتن، از حد انتظار بیشتر شدن
- The meeting might run over if we don't stick to the agenda.
- اگر به دستور کار پایبند نباشیم، ممکن است جلسه طول بکشد.
- The concert was so good that it ran over by nearly half an hour.
- کنسرت آنقدر خوب بود که نزدیک به نیم ساعت بیشتر شد.
phrasal verb
(به‌سرعت) بررسی کردن، دوره کردن
- Let's run over the agenda before the meeting starts.
- اجازه دهید قبل‌از شروع جلسه، دستور کار را مرور کنیم.
- Before we leave, let's run over our travel plans quickly.
- قبل‌از رفتن، بیایید سریعاً برنامه‌های سفر خود را مرور کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد run over

  1. phrasal verb Exceed the allotted time
  2. phrasal verb Cross by running
  3. phrasal verb Drive over, causing injury or death
  4. phrasal verb Describe briefly
  5. phrasal verb Rehearse quickly
  6. phrasal verb Overflow

ارجاع به لغت run over

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «run over» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/run-over-2

لغات نزدیک run over

پیشنهاد بهبود معانی