فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sales

seɪlz seɪlz

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun plural

فروش

The sales of the new product have exceeded our expectations.

فروش محصول جدید فراتر از انتظارات ما بوده است.

The holiday season saw a significant rise in sales across all stores.

فصل تعطیلات شاهد افزایش قابل‌توجهی در فروش تمامی فروشگاه‌ها می‌باشد.

adjective

مربوط به فروش، فروشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Sales Invoice

فاکتور فروش

He was promoted to the position of sales manager.

او به سمت مدیر فروش ارتقا یافت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sales

  1. noun income (at invoice values) received for goods and services over some given period of time
    Synonyms:
    receipts business take gross revenue gross-sales

Collocations

sales chart

نمودار (میزان) فروش

ارجاع به لغت sales

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sales» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sales

لغات نزدیک sales

پیشنهاد بهبود معانی