آخرین به‌روزرسانی:

Seamless

ˈsiːmləs ˈsiːmləs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

یکپارچه، بی‌درز، بدون درز، بی‌خط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

seamless integrations

هم‌بسته‌سازی یکپارچه

seamless stockings

جوراب‌های زنانه‌ی بی‌درز

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seamless

  1. adjective smooth, especially of skin
    Synonyms:
    unlined unseamed
  1. adjective not having or joined by a seam or seams
    Antonyms:
    seamed

ارجاع به لغت seamless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seamless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seamless

لغات نزدیک seamless

پیشنهاد بهبود معانی