از شدت نگرانی بیمار شدن، از نگرانی مریض شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was sick with worry when his daughter didn't come home on time.
او از شدت نگرانی بیمار شد وقتی دخترش به موقع به خانه نیامد.
She's been sick with worry ever since she lost her job.
او از زمانی که شغلش را از دست داده، از شدت نگرانی بیمار شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sick with worry» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sick-with-worry