یکدست، دارای یکدست
(فقط برای یک دست نه هر دو دست) یک دستی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a single-handed weapon like a handgun
اسلحهی یکدستی مانند تپانچه
دست تنها، یک نفری
I write this dictionary single-handedly.
من این فرهنگ را خود تنها مینویسم.
Mehri is single-handed and needs help.
مهری دست تنهاست و به کمک نیاز دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «single-handed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/single-handed