Smidgeon

American: ˈsmɪdʒən British: ˈsmɪdʒən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( smidgen ، smidgin ) مقدار کم، قطعه، تکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد smidgeon

  1. noun A tiny or scarcely detectable amount
    Synonyms: smidgen, shred, scintilla, whit, iota, tittle, smidgin, smidge

ارجاع به لغت smidgeon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «smidgeon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/smidgeon

لغات نزدیک smidgeon

پیشنهاد بهبود معانی