آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Snaffle

ˈsnæfl ˈsnæfl

معنی snaffle

verb - transitive

(در بریتانیا، محاوره) چپو کردن، غارت کردن، (شخص) قُر زدن، به تور زدن، تور کردن

noun

(اسب) دهنه، آب‌خوره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد snaffle

  1. verb get hold of or seize quickly and easily
    Synonyms:
    grab snap-up
  1. noun a simple jointed bit for a horse; without a curb
    Synonyms:
    snaffle bit
  1. noun an instrument or means of restraining

ارجاع به لغت snaffle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snaffle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snaffle

لغات نزدیک snaffle

پیشنهاد بهبود معانی