Snippet

ˈsnɪpɪt ˈsnɪpɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    snippets

معنی

noun
چیز کوچک، ریز، خرده‌ریز، پارچه سرقیچی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snippet

  1. noun A portion
    Synonyms: particle, fragment, scrap
  2. noun A small piece of anything (especially a piece that has been snipped off)
    Synonyms: snip, snipping

ارجاع به لغت snippet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snippet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snippet

لغات نزدیک snippet

پیشنهاد بهبود معانی