شکل جمع:
spoondriftsهمچنین میتوان از spindrift بهجای spoondrift استفاده کرد.
پاشش موج دریا (ذرات آبی که در اثر وزش باد شدید از روی موج دریا به اطراف میپاشد.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The boat struggled against the waves, with spoondrift crashing over the sides.
قایق در برابر امواج همراه با پاشش موج دریا از کنارهها مقاومت میکرد.
We watched in awe as the spoondrift glittered in the sunlight, creating a stunning display.
ما با شگفتی شاهد آن بودیم که پاشش موج دریا در زیر نور خورشید میدرخشد و جلوهای جذاب ایجاد میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spoondrift» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spoondrift