گذشتهی ساده:
stemmed fromشکل سوم:
stemmed fromسومشخص مفرد:
stems fromوجه وصفی حال:
stemming fromناشی شدن از، ناشی از چیزی بودن، ریشه داشتن در
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her fear of dogs stems from a traumatic experience she had as a child.
ترسش از سگ ناشی از تجربهی آسیبزایی است که در کودکی داشته است.
The conflict between the two countries stems from a long history of territorial disputes.
درگیری بین این دو کشور در سابقهی طولانی منازعات ارضی ریشه دارد.
Many of our societal problems stem from a lack of education.
بسیاری از مشکلات اجتماعی ما ناشی از کمبود یا نبود آموزش است.
The conflict between the two coworkers stems from a misunderstanding that occurred months ago.
درگیری بین این دو همکار ناشی از سوءتفاهمی است که ماهها پیش رخ داده است.
The rising crime rates in the city stem from a lack of job opportunities and poverty.
افزایش میزان جرم و جنایت در این شهر در کمبود فرصتهای شغلی و فقر ریشه دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stem from» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stem-from