فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stinker

ˈstɪŋkər ˈstɪŋkə

معنی و نمونه‌جمله

noun

آدم متعفن و پست، شخص نفرت‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

His father is a real stinker.

پدرش آدم خیلی گندی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stinker

  1. noun a person who is deemed to be despicable or contemptible
    Synonyms:
    rat bum lowlife scum bag rotter crumb dirty dog skunk puke git so-and-so stinkpot
  1. noun an artifact (especially an automobile) that is defective or unsatisfactory
    Synonyms:
    lemon

ارجاع به لغت stinker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stinker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stinker

لغات نزدیک stinker

پیشنهاد بهبود معانی