فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stoke

stoʊk stəʊk

گذشته‌ی ساده:

stoked

شکل سوم:

stoked

سوم‌شخص مفرد:

stokes

وجه وصفی حال:

stoking

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb

آتش کردن، تابیدن، سوخت ریختن در

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The room was cold so I stoked the fire in the fireplace.

اتاق سرد بود؛ بنابراین آتش بخاری را افروخته‌تر کردم.

The soldiers stoked in silence.

سربازان در سکوت تا خرخره خوردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stoke

  1. verb
    Synonyms:
    feed fuel tend stir poke

ارجاع به لغت stoke

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stoke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stoke

لغات نزدیک stoke

پیشنهاد بهبود معانی