شوگر بیبی (فرد جوانی که با شوگر ددی و شوگر مامی رابطه دارد و در قبال پول متعهد میشود که خواستههای عاطفی و جنسی و غیرهی آنها را انجام دهد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Sarah is a sugar baby, and her sugar daddy is always spoiling her with extravagant gifts.
سارا شوگر بیبی است و شوگر ددیاش همیشه با هدایای بسیار پرزرقوبرق او را لوس میکند.
Being a sugar baby can be lucrative, but it can also come with risks and complications.
شوگر بیبی بودن میتواند سودآور باشد اما میتواند خطرات و مشکلاتی نیز به همراه داشته باشد.
My friend is a sugar baby and she earns a lot of money from her sugar daddy.
دوست من شوگر بیبی است و پول زیادی از شوگر ددیاش به دست میآورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sugar baby» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sugar-baby