فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Sugar Baby

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable informal
    شوگر بیبی (فرد جوانی که با شوگر ددی و شوگر مامی رابطه دارد و در قبال پول متعهد می‌شود که خواسته‌های عاطفی و جنسی و غیره‌ی آن‌ها را انجام دهد)
    • - Sarah is a sugar baby, and her sugar daddy is always spoiling her with extravagant gifts.
    • - سارا شوگر بیبی است و شوگر ددی‌اش همیشه با هدایای بسیار پرزرق‌وبرق او را لوس می‌کند.
    • - Being a sugar baby can be lucrative, but it can also come with risks and complications.
    • - شوگر بیبی بودن می‌تواند سودآور باشد اما می‌تواند خطرات و مشکلاتی نیز به همراه داشته باشد.
    • - My friend is a sugar baby and she earns a lot of money from her sugar daddy.
    • - دوست من شوگر بیبی است و پول زیادی از شوگر ددی‌اش به دست می‌آورد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت sugar baby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sugar baby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sugar-baby

لغات نزدیک sugar baby

پیشنهاد بهبود معانی