همزمان، هماهنگ
The synchro movements were graceful and elegant.
حرکات همزمان، زیبا و ظریف بودند.
The synchro swimmers moved in perfect unison.
شناگران همزمان و در هماهنگی کامل حرکت کردند.
همگامساز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The synchro helps to ensure that all parts of a system are working together harmoniously.
همگامسازی کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که تمام بخش های یک سیستم بهطور هماهنگ با هم کار میکنند.
The synchro is an essential part of many electronic systems.
همگام سازی، بخش ضروری بسیاری از سیستمهای الکترونیکی است.
کلمهی synchro در زبان فارسی به «هماهنگی» یا «همزمانسازی» ترجمه میشود.
«Synchro» کوتاهشدهی واژهی synchronization است و به معنای انجام همزمان یا هماهنگ چند فعالیت، رویداد یا فرآیند به کار میرود. این واژه معمولاً در زمینههای فنی، ورزشی، موسیقی و علوم کاربرد دارد و نشاندهندهی هماهنگی دقیق و همزمانی بین عناصر مختلف است. برای مثال، جملهی The swimmers practiced a synchro routine for the competition به معنای «شناگران یک برنامه هماهنگ برای مسابقه تمرین کردند» است. در اینجا، «synchro» نشاندهندهی هماهنگی کامل حرکات بین اعضای تیم است تا اجرای آن دقیق و منظم باشد.
کاربرد «synchro» محدود به ورزش نیست و در فناوری و علوم نیز دیده میشود. در مهندسی و فناوری اطلاعات، «synchro» به معنای همگامسازی دادهها یا سیستمها است. به عنوان مثال، The files need to be kept in synchro across all devices یعنی «فایلها باید در همه دستگاهها همزمان و هماهنگ نگه داشته شوند». این کاربرد نشان میدهد که «synchro» در مدیریت اطلاعات و عملیاتهای دیجیتال نیز اهمیت دارد و باعث بهینهسازی عملکرد و جلوگیری از خطا میشود.
از نظر روانشناسی و اجتماعی، مفهوم «synchro» نشاندهندهی هماهنگی گروهی و همکاری مؤثر است. در محیطهای کاری، آموزشی یا هنری، توانایی ایجاد هماهنگی بین افراد، گروهها یا بخشهای مختلف میتواند به موفقیت و کارآمدی بیشتر منجر شود. این ویژگی اهمیت «synchro» را در تیمسازی، پروژههای گروهی و فعالیتهای دستهجمعی نشان میدهد.
از نظر زبانشناسی، «synchro» یک اختصار یا شکل کوتاه شده است که معنای خود را از synchronization گرفته و به عنوان یک اصطلاح رایج در مکالمات غیررسمی، فنی یا ورزشی استفاده میشود. استفاده از شکل کوتاه آن باعث میشود که عبارت در گفتار سریع یا نوشتار مختصر قابل کاربرد باشد و به راحتی توسط شنونده یا خواننده درک شود.
«synchro» عبارتی است که هماهنگی، همزمانی و انطباق دقیق فعالیتها یا فرآیندها را نشان میدهد. آشنایی با این واژه به زبانآموزان و حرفهایها کمک میکند تا مفاهیم هماهنگی گروهی، هماهنگی فنی و همگامسازی را بهتر درک کرده و در محیطهای ورزشی، تکنولوژیک و هنری از آن استفاده کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «synchro» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/synchro