فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Synergy

ˈsɪnərdʒi ˈsɪnədʒi

شکل جمع:

synergies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

پزشکی کسب‌وکار هم‌افزایی، هم‌نیروزایی، کار توأم، اشتراک مساعی، همکاری، یاری، همیاری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The synergy between the two teams led to a successful collaboration.

هم‌افزایی بین دو تیم منجر به یک همکاری موفق شد.

The synergy of their skills and expertise created a powerful partnership.

اشتراک مساعی مهارت‌ها و تخصص آن‌ها یک مشارکت قدرتمند ایجاد کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد synergy

  1. noun collaboration, cooperation
    Synonyms:
    teamwork team effort cooperation union unity alliance harmony working together combined effort coaction synergism symbiosis teaming

ارجاع به لغت synergy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «synergy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/synergy

لغات نزدیک synergy

پیشنهاد بهبود معانی