با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Teamwork

ˈtiːmwɜrːk ˈtiːmwɜːk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun uncountable C1
روح همکاری، کار دسته‌جمعی، کارگروه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد teamwork

  1. noun collaboration, cooperation
    Synonyms: alliance, assistance, coalition, combined effort, confederacy, confederation, doing business with, esprit de corps, federation, harmony, help, joint effort, partisanship, partnership, pulling together, symbiosis, synergism, synergy, team effort, teaming, union, unity, working together

ارجاع به لغت teamwork

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «teamwork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/teamwork

لغات نزدیک teamwork

پیشنهاد بهبود معانی