فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Syntax

ˈsɪntæks ˈsɪntæks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    syntaxes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
زبان‌شناسی نحو، دستور زبان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- His writing is full of errors in spelling and syntax.
- نوشته‌های او پر از اشتباهات املایی و نحوی است.
- Understanding syntax is essential for learning a new language.
- درک دستور زبان برای یادگیری زبان جدید ضروری است.
noun uncountable
کامپیوتر نحو (ساختار دستوری کد) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده
- The computer program checks the syntax of your code.
- برنامه‌ی کامپیوتری، نحو کد شما را بررسی می‌کند.
- Different programming languages have different syntax rules.
- زبان‌های برنامه‌نویسی مختلف، قوانین نحو متفاوتی دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد syntax

  1. noun the grammatical arrangement of words in sentences
    Synonyms:
    arrangement structure order pattern system sentence structure order of words grammatical rules phrase-structure

ارجاع به لغت syntax

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «syntax» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/syntax

لغات نزدیک syntax

پیشنهاد بهبود معانی