فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Teasel

American: ˈtiːzl ˈtiːzl

توضیحات:

دو حالت نوشتاری دیگر این لغت teazel و teazle است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گیاه‌شناسی خواجه‌باشی، شانه‌ی چوپان، طوسک (نوعی گیاه تیغ‌دار)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

Teasel has been used in traditional medicine to treat a variety of ailments, including digestive issues and skin irritations.

از خواجه‌باشی در طب سنتی به منظور درمان انواع بیماری‌ها از جمله مشکلات گوارشی و تحریکات پوستی استفاده شده است.

The teazel is a favorite food source for some bird species.

طوسک منبع غذایی موردعلاقه‌ی برخی از گونه‌های پرندگان است.

noun countable

خار خواجه‌باشی، خار طوسک (برای خارزدن و پرزدار کردن پشم و پارچه و غیره به کار می‌رود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

By using teazle, woolen fabrics can achieve a soft fluffy texture.

با استفاده از خار خواجه‌باشی، پارچه‌های پشمی می‌توانند به بافت نرم و کرک‌دار برسند.

The teasel was an essential tool for raising the nap on woolen cloth in the past.

خار طوسک در گذشته ابزاری ضروری برای خارزدن روی پارچه‌های پشمی بود.

verb - transitive

خارزدن، پرزدار کردن (پارچه) (با استفاده از خار خواجه‌باشی)

The textile factory teasels all their fabrics to give them a soft finish.

این کارخانه‌ی نساجی تمام پارچه‌های خود را پرزدار می‌کند تا ظاهری نرم به آن‌ها بدهد.

The tailor teasels the edges of the fabric.

خیاط لبه‌های پارچه را پرزدار می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد teasel

  1. noun Any of several herbs of the genus Dipsacus native to the Old World having flower heads surrounded by spiny bracts
    Synonyms:
    teasle teazel

ارجاع به لغت teasel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «teasel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/teasel

لغات نزدیک teasel

پیشنهاد بهبود معانی