با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Than

ðn ðn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

conjunction preposition A1
نسبت به، تا، که، تا اینکه، به‌ جز، غیر از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- "a" is taller than "b".
- «الف» از «ب» بلندتر است.
- I love coffee more than tea.
- من قهوه را بیشتر از چای دوست دارم.
- She arrived later than others.
- از دیگران دیرتر آمد.
- I am elder than her.
- من از او مسن‌ترم.
- None other than Hassan could do it.
- کسی جز حسن نمی‌توانست آن کار را انجام بدهد.
- anywhere else than at home
- هر جای دیگر به جز خانه
- (J.Keats) other woe than ours
- اندوه‌هایی سوای اندوه ما
- Scarcely had I seen her than she spoke to me.
- هنوز درست او را ندیده بودم که (تا او را دیدم) با من حرف زد.
- Hardly had I opened the window than the bird flew out.
- تا پنجره را باز کردم، پرنده بیرون پرید.
- a writer than whom there is none finer
- نویسنده‌ای که خوب‌تر از او وجود ندارد
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت than

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «than» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/than

لغات نزدیک than

پیشنهاد بهبود معانی