با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Than

ðn ðn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • conjunction preposition A1
    نسبت به، تا، که، تا اینکه، به‌ جز، غیر از
    • - "a" is taller than "b".
    • - «الف» از «ب» بلندتر است.
    • - I love coffee more than tea.
    • - من قهوه را بیشتر از چای دوست دارم.
    • - She arrived later than others.
    • - از دیگران دیرتر آمد.
    • - I am elder than her.
    • - من از او مسن‌ترم.
    • - None other than Hassan could do it.
    • - کسی جز حسن نمی‌توانست آن کار را انجام بدهد.
    • - anywhere else than at home
    • - هر جای دیگر به جز خانه
    • - (J.Keats) other woe than ours
    • - اندوه‌هایی سوای اندوه ما
    • - Scarcely had I seen her than she spoke to me.
    • - هنوز درست او را ندیده بودم که (تا او را دیدم) با من حرف زد.
    • - Hardly had I opened the window than the bird flew out.
    • - تا پنجره را باز کردم، پرنده بیرون پرید.
    • - a writer than whom there is none finer
    • - نویسنده‌ای که خوب‌تر از او وجود ندارد
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت than

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «than» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/than

لغات نزدیک than

پیشنهاد بهبود معانی