شکل جمع:
thermometersدماسنج، ترمومتر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The old thermometer was broken and needed to be replaced.
دماسنج قدیمی خراب بود و نیاز به تعویض داشت.
The doctor used a digital thermometer to measure the patient's fever.
پزشک برای اندازهگیری تب بیمار از دماسنج دیجیتالی استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «thermometer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thermometer