جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی
To Reinvent The Wheel
آخرین بهروزرسانی:
۶ خرداد ۱۴۰۲
Idiom
چرخ را دوباره اختراع کردن، کار عبث کردن، دوباره کاری کردن
پیشنهاد و بهبود معانی
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
لغات نزدیک to reinvent the wheel
-
to reach one's breaking point
-
to redress the balance (or scales)
- to reinvent the wheel
-
to rights
-
to run (or fall) afoul of
پیشنهاد و بهبود معانی
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری