فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Train Hard

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

سخت تمرین کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Athletes train hard to prepare for competitions.

ورزشکاران برای آمادگی برای مسابقات سخت تمرین می کنند.

If you want to succeed, you need to train hard.

اگر می خواهید موفق شوید، باید سخت تمرین کنید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت train hard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «train hard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/train-hard

لغات نزدیک train hard

پیشنهاد بهبود معانی