Understandably

    ˌʌndərˈstændəbli ˌʌndəˈstændəbli
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more understandably

    • صفت عالی:

      most understandably

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb C1
    به‌طور قابل‌درک، به‌طور قابل‌فهم، به‌طور مشخص

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - She was understandably surprised to see us there.
    - او به‌طور قابل‌درکی از دیدن ما در آنجا متعجب شد.
    - Understandably, he is reluctant to talk about his medical history.
    - به‌طور مشخص، او تمایلی به صحبت درباره‌ی سابقه‌ی پزشکی خود ندارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد understandably

    1. adjective In a reasonable manner
      Synonyms: naturally, with good reason, sensibly
    2. adverb In an intelligible manner
      Synonyms: intelligibly, clearly
      Antonyms: unintelligibly

    لغات هم‌خانواده understandably

    ارجاع به لغت understandably

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «understandably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/understandably

    لغات نزدیک understandably

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند